شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

سه شنبه 8 مهر 1393
ن :

دِلَم می خواد ..........

سلام .....

 

          

 

دلم میخواد چشمامو رو هم بذارم ،

موقعِ دیدنت ، دوباره وا کنم ...

یه روز از این روزا میاد ؟

که من بازم ، خونه مونو پیدا کنم ؟!

دلم میخواد پهلویِ تو ،

بشینم از خوبی بگم ؛ " از تو بگم ..... "

تا بَدیامو از خودم ،

به عِشقِ تو ، با دستِ تو جدا کنم ...

دلم میخواد تو چشمایِ مستِ تو ، من نیگا کنم ،

هر چی که هست و دارَمو ، به پایِ تو ،

تو چِش زدن فدا کنم .....

دلم میخواد ستاره شم ، بلکه به موهات بزنی ،

از میونِ سِیلِ موهات ؛

موهایِ بلند ، گیسویِ کـَمَند ،

اسمِ تو رو مثلِ خدا صدا کنم ...

دلم میخواد شعر بشم ،

تویِ دِلِت جاری بشم .....

هی بخونیم ، تویِ صدات ،

تو غُصِّه هات ، بینِ لَبات مأوا کنم ...

دلم میخواد حلقه بشم ، تو دستِ تو ، جا خوش کنم .....

وقتی که تو حَضّ می کنی ، از خَندِه هات ،

از برقِ گوشهء چِشات ، شور و شَری بر پا کنم ...

دلم میخواد که جون بدم ، پایِ قرارِ دِلامون .....

تا که بفهمی ،

همهء آرزوم اینه بتونَم ؛

عالی و خوب به عهدامون وَفا کنم ...

دلم میخواد غَرقِ بشم ، دل رو به دریا بزنم .....

ماهی بشم ، دریایی شم ،

خودم رو تو بسترِ تو رها کنم ...

دلم میخواد ناز کنی ، قهر کنی ،

خون به جگر ، خنده کنم ، گریه کنم .....

هر چی بپرسی که چِمِه ،

از ترسِ دل نازکیات ، دردامو من حاشا کنم ...

دلم میخواد خاک بشم ، فرش بشم ،

ابر بشم ، پاتو رویِ من بذاری .....

اگر تو پات خاری بِرِه ، دِق می کنم ،

قَسَم به اِسمِت ، به خدا ،

تَمامِ دنیا رو پُر از آشوب و پُر بَلوا کنم ...

دلم میخواد سایه بشم ، بالایِ سَرِت ،

( هر جا بِری ) ؛ دُورِ تَنِت .....

آفتاب و مهتاب ببینن رویِ تو رو ،

چشماشونو در بیارم ،

با جُفتِشون دعوا کنم ،

یا اون بالا ، همونجا که عَرشِ خداس ،

میگن ؛ حَریمِ کِبریاس ،  قِشقِرِقی بَر پا کُنم ...

دلم میخواد یه شب یواش ،

برم به شهرِ قِصِّه ها ، دیوا رو داغون بُکُنم ،

سفره هایِ خالیِ شرمندگی رو ، بازَم پُر از نون بُکُنم ، 

شیشهء عُمرِ تو رو از گنجهء نِفرَت ،

تو اُتاقـَکِ بَدی ، قلعهء دیو ، وَر بِدارَم ،

شاه کِلیدِ یاری و هَمدلی و هِمَّت و پیدا بِکُنم ،

قفلِ دَرایِ بَستَه رو ،

دَخمِه هایِ پُر شده از آدمِ " دِل شکسته " رو ،

باز از دوباره وا کُنم .....

دلم میخواد برم تو باغ ، گُل بچینم ؛ شاه گلِ من ...

از همهء گل های خلقتِ خدا  قشنگ تری ،

راستی بگم که گل تری ، از چیدَنت پَروا کُنم .....

دلم میخواد آینه بشم ،

نقشِ ظریفِ خودتو ،

فقط تو (داخِلِ) من نیگا کُنی ...

بَزَک کُنی ، دوزَک کُنی ،

این دلِ شیداییمو مَن ، بیشتر از این شیدا کُنم .....

دلم میخواد مجنون بشم ،

دیوونه شم ؛ سر به بیابون بذارم ...

تو قِصِّه ها ، حِکایَتا ،

اسمِ تو رو ، لیلی تَر از لیلا کنم .....

دلم میخواد پَر بِزَنَم ، تو آسمونِ شَهرِتون ...

از اون بالا عاشقا رو از سَنگیا ، یکی یکی سَوا کُنم .....

دلم میخواد بَردِه بِشَم ، بَندِه بِشَم ،

حلقه به گوشِ تو وُ زانو بِزَنَم ...

هم پیشِ روت ، هم پُش (پشت) سَرِت ،

با هَر زَبونی بَلَدَم ،

فقط ، " تو نازَنینَمو " دعا کُنم .....

دلم میخواد چِشمه بشم ،

بیایی تو من شنا کنی ، بیای با من وُضو کنی ...

نیت و قربتِ خدایی بُکُنم ، گـَردِ (غُبار) تَنِت رو بگیرم ،

پاک و مُطَهَّر و تمیز ، " گُل تَنِتو " رها کنم .....

 

دلم میخواد قِصِّهء مریم رو برایِ آدما ،

از اوَّل ، از سَر بخونم ...

تا که به جایِ اسمِ اون ، اسمِ تو رو ،

عِصمَت و بِکریِّ تو رو ، انشاء کُنم .....

دلم می خواد آب بشم ، رودخونه شم ،

پاک و زلال ، مثل تَنِت ...

واسهء شبِ زیارتت ، این دلِ سَرسِپُردَه مو ،

دار و نَدارم ، خودمو ، " مَهریهء زهرا " کُنم .....

دلم می خواد ضریح شَم ؛ بیای حَرَم زیارتی ...

وقتی که دستم بزنی ، گریه کنی ؛ دادبزنم ، فغان و فریاد بزنم ،

پیش تموم زائِرا ، بگم : بُتا ؛ خدا تویی ، عِشق تویی ،

این مَنَمو این تَنَمو ، رُسوا تر از رُسوا کُنم .....!!!

دلم میخواد تا تهِ دنیا واسه تو ،

گریه کُنَم ، داد بِزَنم ،

داد بِزَنم ، زار بِزَنم ، شعر بِگـَم ...

اَجَل اگه وقتی بده ،

عُمر اگه هِمَّت بُکُنه ،

چِشم و دِلَم یاری کُنَن .....

روی زمین که دیگه نیست !!!!!

باید بِرَم تو کـَهکـِشون ها کـَلَمه پیدا کنم .....

دلم میخواد ، خدا یه لُطفی بُکُنه ،

زبونِ خوب پیدا کـُنم ...

شاید بشه این دِلِ غُربت زَدَه رو ،

یهو ، یه جا ؛ کـُنجِ دلِ تو جا کُنَم .....

دلم میخواد با اسمِ تو ،

هَمَش خدا خدا کُنم ، دعا کُنم ...

یه بار دیگه ، تو آسمونِ عِشقِمون ،

بادبادَکایِ رنگی رو هَوا کُنم .....

دلم میخواد عِشقو شَهادَت بگیرم ،

هم اسمِ تو ،

بیاد شفیعِ من بشه ،

از خدا حاجت بگیرم ...

عمرِ سَفَر به سَر بیاد ،

از خوبیا خَبَر بیاد ،

بَعدِ یه دنیا تاریکی ،

خورشید دوباره در بیاد .....

تو چِشمِ تو نیگا کُنم ،

عشقو بازَم پیدا کنم ...

برم بالا رو پشت بوم ،

عاشقونه اسم تو رو صدا کنم .....

کفترا رو رها کنم ،

خوبیا رو از بدیا ،

به نیَّـتِت جدا کنم ،

لیاقتی پیدا کنم ،

تا که تو راهِ عاشقی ،

جونمو من ؛ " فَدا کُنَم ... "

یا " قَطرِه قَطرِه " خونَمو ،

از تهِ دل ، با کُلّی تسلیم و رِضا ،

نَذرِ شَقایِقا کُنم .....

شاید بشه با مُردَنَم ،

" دل هایِ دنیا زَدِه " رو

مثلِ دِلایِ قدیما ؛

والِه کُنم ، شِیدا کُنَم .....

..............................

....................

..........

.....

...

.

عُمر گذشت ، اَجَل رسید ،

عِشق به خونَه ش نرسید ...

بالا رفتیم ، تو آسمون ، راست بود ،

اینجا زمینی شُدیم و رَنگ و ریا ،

هر چی دِلِت خواست بود .....

پایین اومدیم ،

رویِ زمین ، دُروغ بود ،

اینجا ستاره ای نبود ،

چِراغا بی فروغ بود .......................

 

" ه.م غروب "

 



:: برچسب‌ها: دِل دَردِ غروب , " ه, م غروب " , دِلَم می خواد , نقطه ضعف , عاشق , آزادی , من تو ما , ,



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.