
سلام .....
وقتی بیآی ... از راه دور
برات می شم سنگ صبور
سیاهی رو پس می زنم
شبا می شن از جنس نور
می پاشه توی کوچه ها
عطر نسیم یک عبور
منم ترانه خون می شم
از شوق لحظهء حضور
از ذوق دیدنت چشام
پر میشه از بارون شور
حرفام میشن قافیه دار
اونم با یک ردیف جور
دلم می خواد خاطره ها
تو ذهن ما بشن مرور
وقتی بیآی غبار میره
دل می شه از جنس بلور
اسپندا تو آتیش می گن
چشم حسودا از تو دور
چشم حسودا از تو دور ...........
با اجازهء خود آسمون هفتم
نظرات شما عزیزان:
