
سلام .....
توی ده شلمرود ،
حسنی تك و تنها بود .
حسنی نگو ، بلا بگو ،
تنبل تنبلا بگو ،
موی بلند ، روی سیاه ،
ناخن دراز ، واه واه واه .
نه فلفلی ، نه قلقلی ، نه مرغ زرد كاكلی ،
هیچكس باهاش رفیق نبود .
تنها روی سه پایه ، نشسته بود تو سایه .
باباش میگفت :
باباش میگفت :
- حسنی میای بریم حموم ؟
- نه نمیام ، نه نمیام
- سرتو میخوای اصلاح كنی ؟
- نه نمیخوام ، نه نمیخوام
كره الاغ كدخدا ،
كره الاغ كدخدا ،
یورتمه میرفت تو كوچه ها :
- الاغه چرا یورتمه میری ؟
- دارم میرم بار بیارم ، دیرم شده ، عجله دارم .
- الاغ خوب نازنین ،
سر در هوا ، سم بر زمین ،
یالت بلند و پرمو ، دمت مثال جارو ،
یك كمی به من سواری میدی ؟
- نه كه نمیدم
- چرا نمیدی ؟ (!)
- واسه اینكه من تمیزم .
پیش همه عزیزم .
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !
غازه پرید تو استخر .
غازه پرید تو استخر .
- تو اردكی یا غازی ؟
- من غاز خوش زبانم .
- میای بریم به بازی ؟
- نه جانم .
- چرا نمیای ؟
- واسه اینكه من ، صبح تا غروب ، میون آب ،
كنار جو ، مشغول كار و شستشو .
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !
در واشد و یه جوجه
در واشد و یه جوجه
دوید و اومد تو كوچه .
جیك جیك زنان ، گردش كنان
اومد و اومد ، پیش حسنی :
- جوجه كوچولو ، كوچول موچولو ،
میای با من بازی كنی ؟
مادرش اومد ،
- قدقدقدا
برو خونه تون ، تورو بخدا
جوجهء ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه ؟
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !
حسنی با چشم گریون ،
حسنی با چشم گریون ،
پاشد و اومد تو میدون :
- آی فلفلی ، آی قلقلی ،
میاین با من بازی كنین ؟
- نه كه نمیایم نه كه نمیایم
- چرا نمیاین ؟
فلفلی گفت :
- من و داداشم و بابام و عموم ،
هفته ای دوبار میریم حموم .
اما تو چی ؟
قلقلی گفت :
- نگاش كنین .
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !
حسنی دوید پیش باباش :
- نگاش كنین .
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !
حسنی دوید پیش باباش :
- حسنی میای بریم حموم ؟
- میام ، میام
- سرتو میخوای اصلاح كنی ؟
- میخوام ، میخوام
- حسنی نگو ، یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل
الاغ و خروس ، جوجه و غاز و ببعی
الاغ و خروس ، جوجه و غاز و ببعی
با فلفلی ، با قلقلی ، با مرغ زرد كاكلی
حلقه زدن ، دور حسنی .
الاغه میگفت :
- كاری اگر نداری ، بریم الاغ سواری .
خروسه میگفت :
خروسه میگفت :
- قوقولی قوقو . قوقولی قوقو ؟
هرچی میخوای فوری بگو .
مرغه میگفت :
- حسنی برو تو كوچه .
بازی بكن با جوجه .
غازه میگفت :
- حسنی بیا ،
با هم دیگه بریم شنا .
توی ده شلمرود
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود
نظرات شما عزیزان:
