
سلام امید سالهای خستگی ام .....
دوباره آتیشم زدی ، با آتیشه تند نگات
بازم دلم رو بردی و سپردی به خاطره هات
بازم به من کلک زدی از زیر چشمای سیات
فهمیدی که اسیرتم ، جونمو میریزم به پات
دلت مثه کتابیه که رنگ برگاش آبیه
شراب سرخ اون لبات ، عجب شرابه نابیه
به من بگو دوسم داری ، تا جون بدم به گفته هات
جون بدم و هیچی نگم ، حتی واسه نگفته هات
ستاره های کاغذی همدم هر شب منه
گرمی دستاتو می خوام ، که مایهء تب منه
" س.خ غریب "
نظرات شما عزیزان:
